الان ساعت دو و هفت دقیقه بامداد (نصف شب) و من در این هفتم شهریور 1402, با خودم دارم تصور میکنم که همونطور که کوروش بزرگ هخامنشی(کوروش دوم) ،
سلسله اش رو از پدربزرگ اش(هخامنش و یا ب تعبیری کوروش اول) و پدرش #کمبوجیه_اول به ارث برده بود ،یعنی ب فهم من،ریشه های هر سلسله و بهتر بگم #سیستم بزرگی از پدربزرگ به ارث میرسه، توی خانواده من،که پدره پدرم،محمد،بعد پدر خودم ،مرتضی
اختری ،یعنی پدربزرگ عزیزم،محمد اختری
شیشوان ،که سی سال (بازنشسته) شهربانی کشور(شاهنشاهی پهلوی) و بعد انقلاب اسلامی 1357 هم تا 1376، در سازمان زندانها ،(افسر نگهبان زندان مراغه) بوده، بعد پدر بنده،مرتضی اختری شیشوان هم از 1375 استخدام
رسمی وزارت آموزش و پرورش استان آذربایجان شرقی جمهوری اسلامی ایران میشه و تا امروز که ماشاالله تصحیلات شو هم ارتفقا داده و کارشناسی ارشد #فوق_لیسانس رو هم اخذ کرده، چند سالی هست که به سمت معاونت آموزشی در دبیرستان استعدادهای درخشان علامه حلی #عجبشیر در حال خدمت به جامعه محصلین و فرهنگی علمی این شهرستان عجب شیر کهن و دانشمند پروره.پس منم باید مثل کوروش و اردشیر بابکان ساسانی،فرزند بابک ،بن ساسان ، منم سینا بن مرتضی بن محمد، سیستم و سلسله ای رو به لطف و عنایت خداوند متعال (الله) پایه گذاری و شروع به فعالیت و پیشرفت و استارت کامل خواهم زد تا بعد از مرگم،حتی بعد از سیصد سال هم ،خواهرزاده هام ،نوه های عمو هام،نوه های پسرخاله هام،که من جمله پسر خاله عزیزم: احسان فتح اللهی هشتروددکتر حسین فتح اللهی هشترودمهندس صیام عظیم پور شیشوان و امیر فتح اللهی هشترود و جناب سروان امیر رضا جعفری باراز، همگی افتخار کنند به بنده ی حقیر. + نوشته شده در سه شنبه ۱۴۰۲/۰۶/۰۷ ساعت 2:19 توسط سینا اختر وبلاگ شخصی سینا اختری شیشوان...
ما را در سایت وبلاگ شخصی سینا اختری شیشوان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 5sinaakhtari8 بازدید : 38 تاريخ : شنبه 11 شهريور 1402 ساعت: 13:11